۱۱ شهریور ۱۳۹۳، ۹:۳۸

«کافورپوش» قدم به کتابفروشی‌ها گذاشت

«کافورپوش» قدم به کتابفروشی‌ها گذاشت

رمان «کافورپوش» نوشته عالیه عطایی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این رمان داستان یک بردار و خواهر است که یکدیگر را گم کرده و به برادر به دنبال خواهر می‌گردد. مهاجرت و نقض عضو هر دو شخصیت، از اتفاقاتی است که در این رمان رخ می‌دهد...

از عالیه عطایی نویسنده این اثر، پیش از این مجموعه‌داستان «مگر می شود قابیل هابیل را کشته باشد؟» چاپ شده است.

«تابستان و بهاری که رفته بود»، «زمستان زودرس و پاییزی که در راه ماند» و «سال کبیسه» قسمت‌های اصلی رمان «کافورپوش» هستند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

آقاجان خستگی من را بهانه می‌کند و یعقوب به سمت خانه می‌رود. خیابان‌ها همان است. این شهر عروس بزک‌کرده است. ظاهرش هر روز قشنگ‌تر می‌شود. شکل زن‌ها و مردهایش هم قشنگ‌تر می‌شود. همه‌شان لب‌های صورتی خوشرنگ دارند و لپ‌های گُلی. چقدر این شهر دروغ می‌گوید. اگر کسی گذارش به این‌جا افتاد، عمرا باور نمی‌کند که این مردم چطور روزگار می‌گذرانند.

ساناز به نگین گفته بود: «با حقوق کارمندی حتما همه‌شون دزدی می‌کنن!» این با زندگی ساناز جور در می‌آمد. ولی این‌ها دزد نیستند. آدم‌های این شهر خودشان را از خودشان می‌دزدند و صورتشان را با سیلی سرخ می‌کنند. گاهی هم دلشان می‌سوزد و خودشان را به خودشان قرض می‌دهند تا دلشان هوایی بخورد. آقاجان، ما این‌جا چه‌کار می‌کنیم؟ چرا سر از این شهر در آوردیم؟ چقدر باید حسرت بخوریم؟

«مانی بابا، بیرون سرده. شیشه رو بده بالا.»

این‌جا سیدخندان است. مثل همیشه شلوغ و پررفت و آمد....

این کتاب با 184 صفحه، شمارگان هزار و 100 نسخه و قیمت 8 هزار و 500 تومان منتشر شده است.

کد خبر 2362115

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha